مرداد 1396
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم

                                                                                                                                              

خداوند متعال به پیامبری از پیامبرانش وحی کرد که به قومت بگو:(لباس دشمنان مرا نپوشید وطعام دشمنان مرا نخورید و خود را به شکل دشمنان من در نیاورید که دشمنان من می شوید همان طور که آنان دشمنان من هستند.) 

التهذیب ج6ص172 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 19 شهريور 1394برچسب:, :: 14:1 :: توسط : am


 

 

 تاصورت  پیوند  جهان  بود   علی   بود                  تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود

 آن قلعه گشایی که در  قلعه ی  خیبر                  برکند به یک حمله و بگشود علی بود

 

آن  گرد  سرافراز  که  اندر  ره  اسلام                    تا کار نشد  راست  نیاسود ، علی  بود

شاهی که ولی بود و وصی بود علی بود                سلطان  سخا  و  کرم  و جود علی بود

 

آن   شير   دلاور   كه   براي   طمع  نفس                 بر  خوان  جهان  پنجه  نيالود  ،  علي  بود

سر  دو  جهان  جمله  ز  پنهان  و  ز  پيدا                   شمس الحق  تبريز  كه  بنمود ، علي بود

 

 

آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قدر                      بر کنگرهی عرش بیفزود علی بود

مسجود ملایک که شد آدم ، ز علی شد                   آدم چو یکی قبله و مسجود علی بود

 

هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم الیاس        هم  صالح  پیغمبر  و  داوود  علی  بود

هم موسی وهم عیسی و هم خضر و هم ایوب       هم یوسف و هم یونس و هم هود علی بود

 

آن لحمک لحمی ، بشنو  تا  که  بدانی                    آن یار که او نفس نبی بود علی بود

موسی   و   عصا  و  ید  بیضا  و  نبوت                      در مصر به فرعون که بنمود ، علی بود

 

عیسی به وجود آمد و در حال سخن گفت                 آن نطق و فصاحت که در او بود علی بود

خاتم که در انگشت سلیمان نبی بود علی بود           آن نور خدایی  که بر  او  بود  علی  بود

 

آن  شاه  سرافراز  که   اندر  شب  معراج                  با   احمد   مختار   یکی   بود   علی   بود

 محمود    نبودند    کسانی     که     ندیدند              کاندر   ره   دین  احمد  محمود  علی  بود

 

آن  کاشف  قرآن  که  خدا  در  همه  قرآن                  کردش صفت عصمت و بستود علی بود

 چندان که در آفاق نظر  کردم  و  دیدم                      از روی یقین در همه موجود ، علی بود

 

هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن                         هم عابد و هم معبد و معبود ، علی بود 

این کفر نباشد ، سخن کفر نه این است                    تا هست علی باشد و تا بود  علی  بود

مولانا جلال الدین بلخی


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 19 شهريور 1394برچسب:, :: 11:29 :: توسط : am

حضرت امام جواد (عليه السلام) مي فرمايند:
«هر که قبر پدرم در طوس را زيارت کند، خداوند گناهان گذشته و آينده ي او را بيامرزد، و روز قيامت منبري رو به روي منبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) براي او نصب کند تا آن که خداوند از حسابرسي بندگانش فارغ شود.»

 

http://www.momtaznews.com/wp-content/uploads/2012/08/0620.jpg

 

مردي از اهل خراسان به حضرت رضا (عليه السلام) عرض کرد: اي فرزند رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) من رسول خدا را در خواب ديدم که به من مي فرمودند: « وقتي پاره ي تن مرا در زمينتان به خاک بسپارند، و امانتم را به شما بسپارند، و ستاره ي من در خاک شما غروب کند، شما را چه خواهد شد؟


پس امام رضا (عليه السلام) به او فرمودند: 
«من آن کسي هستم که در زمين شما دفن مي شوم، و من پاره ي تن پيامبر شما هستم، و من آن وديعه و ستاره هستم، به راستي که هر کس مرا زيارت کند و حق و اطاعت مرا که خدا واجب کرده است ، بشناسد، من و پدرانم در روز قيامت شفيع او خواهيم بود، و هر که را روز قيامت ما شفيعش باشيم، نجات يافته است، حتي اگر گناهان جن و انس بر دوش او باشد. 

پدرم ازجدم از پدرش از پدرانش (عليهم السلام) به من فرمودند: 
همانا رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: هر که مرا در خواب ببيند، مرا ديده است، زيرا شيطان به صورت من درنمي آيد و نه به صورت کسي از اوصياء من، و نه به صورت کسي از شيعيانشان، و خواب صادق جزيي از هفتاد جزء نبوت است.» 
«عيون اخبار الرضا (عليه السلام)، ج 2، ص 257، ح 11، امالي شيخ صدوق (رحمت الله عليه) ص 61).

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 19 شهريور 1394برچسب:, :: 10:54 :: توسط : am

خواب بودم، خواب دیدم مرده ام 
بی نهایت خسته و افسرده ام 

تا میان گور رفتم دل گرفت 
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت 

روی من خروارها از خاک بود 
وای، قبر من چه وحشتناک بود! 

بالش زیر سرم از سنگ بود 
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود 

هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت 
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت 

خسته بودم هیچ کس یارم نشد 
زان میان یک تن خریدارم نشد 

نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی 
ترس بود و وحشت و دلواپسی 

ناله می کردم ولیکن بی جواب 
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب 

آمدند از راه نزدم دو ملک 
تیره شد در پیش چشمانم فلک 

یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟ 
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟ 

گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود 
لرزه بر اندام من افتاده بود! 

هر چه کردم سعی تا گویم جواب 
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب 

از سکوتم آن دو گشته خشمگین 
رفت بالا گرزهای آتشین 

قبر من پر گشته بود از نار و دود 
بار دیگر با غضب پرسش نمود: 

ای گنه کار سیه دل، بسته پر 
نام اربابان خود یک یک ببر 

گوئیا لب ها به هم چسبیده بود 
گوش گویا نامشان نشنیده بود 

نامهای خوبشان از یاد رفت 
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت 

چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد 
بار دیگر بر سرم فریاد کرد: 

در میان عمر خود کن جستجو 
کارهای نیک و زشتت را بگو 

هر چه می کردم به اعمالم نگاه 
کوله بارم بود مملو از گناه 

کارهای زشت من بسیار بود 
بر زبان آوردنش دشوار بود 

چاره ای جز لب فرو بستن نبود 
گرز آتش بر سرم آمد فرود 

عمق جانم از حرارت آب شد 
روحم از فرط الم بی تاب شد 

چون ملائک نا امید از من شدند 
حرف آخر را چنین با من زدند: 

عمر خود را ای جوان کردی تباه 
نامه اعمال تو باشد سیاه 

ما که ماموران حق داوریم 
پس تو را سوی جهنم می بریم 

دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود 
دست و پایم بسته در زنجیر بود 

نا امید از هرکجا و دل فکار 
می کشیدندم به خِفّت سوی نار 

ناگهان الطاف حق آغاز شد 
از جنان درهای رحمت باز شد 

مردی آمد از تبار آسمان 
دیگران چون نجم و او چون کهکشان 

صورتش خورشید بود و غرق نور 
جام چشمانش پر از خمر طهور 

لب که نه، سرچشمه ی آب حیات 
بین دستش کائنات و ممکنات 

چشمهایش زندگانی می سرود 
درد را از قلب انسان می زدود 

بر سر خود شال سبزی بسته بود 
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود 

کِی به زیبائی او گل می رسید 
پیش او یوسف خجالت می کشید 

دو ملک سر را به زیر انداختند 
بال خود را فرش راهش ساختند 

غرق حیرت داشتند این زمزمه 
آمده اینجا حسین فاطمه؟! 

صاحب روز قیامت آمده 
گوئیا بهر شفاعت آمده 

سوی من آمد مرا شرمنده کرد 
مهربانانه به رویم خنده کرد 

گشتم از خود بی خود از بوی حسین )ع( 
من کجا و دیدن روی حسین )ع( 

گفت: آزادش کنید این بنده را 
خانه آبادش کنید این بنده را 

اینکه این جا این چنین تنها شده 
کام او با تربت من وا شده 

مادرش او را به عشقم زاده است 
گریه کرده بعد شیرش داده است 

خویش را در سوز عشقم آب کرد 
عکس من را بر دل خود قاب کرد 

بارها بر من محبت کرده است 
سینه اش را وقف هیئت کرده است 

سینه چاک آل زهرا بوده است 
چای ریز مجلس ما بوده است 

اسم من راز و نیازش بوده است 
تربتم مهر نمازش بوده است 

پرچم من را به دوشش می کشید 
پا برهنه در عزایم می دوید 

بهر عباسم به تن کرده کفن 
روز تاسوعا شده سقای من 

اقتدا بر خواهرم زینب نمود 
گاه میشد صورتش بهرم کبود 

تا به دنیا بود از من دم زده 
او غذای روضه ام را هم زده 

قلب او از حب ما لبریز بود 
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود 

با ادب در مجلس ما می نشست 
قلب او با روضه ی من می شکست 

حرمت ما را به دنیا پاس داشت 
ارتباطی تنگ با عباس داشت 

اشک او با نام من می شد روان 
گریه در روضه نمی دادش امان 

بارها لعن امیه کرده است 
خویش را نذر رقیه کرده است 

گریه کرده چون برای اکبرم 
با خود او را نزد زهرا )س( می برم 

هرچه باشد او برایم بنده است 
او بسوزد، صاحبش شرمنده است 

در مرامم نیست او تنها شود 
باعث خوشحالی اعدا شود 

کشته اشکم، شفیع امتم 
شیعیان را مُنجِیَم از درد و غم 

گرچه در ظاهر گنه کار است و بد 
قلب او بوی محبت میدهد 

سختی جان کندن و هول جواب 
بس بود بهرش به عنوان عقاب 

در قیامت عطر و بویش می دهم 
پیش مردم آبرویش می دهم 

آری آری، هرکه پا بست من است 
نامه ی اعمال او دست من است 

ناگهان بیدار گردیدم زخواب 
از خجالت گشته بودم خیس آب 

دارم اربابی به این خوبی ولی 
می کنم در طاعت او تنبلی؟! 

من که قلبم جایگاه عشق اوست 
پس چرا با معصیت گردیده دوست؟ 

من که گِریَم بهر او شام و پگاه 
پس به نامحرم چرا کردم نگاه؟ 

من که گوشم روضه ی او را شنید 
پس چرا شد طالب ساز پلید؟ 

چشم و گوش و دست و پا و قلب و دل 
جملگی از وی مولایم خجل 

شیعه بودن کی شود با ادعا؟ 
ادعا بس کن اگر مردی بیا 

پا بنه در وادی عشق و جنون 
حبّ دنیا را ز قلبت کن برون 

حبّ دنیا معصیت افزون کند 
معصیت قلب ولیّ را خون کند 

باش در شادی و غم عبد خدا 
کن حسابت را ز بی دینان جدا 

قلب مولا را مرنجان ای جوان 
تا شوی محبوب رب مهربان 

التماس دعا

 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 18 شهريور 1394برچسب:, :: 1:45 :: توسط : am

چهل شب مانده تا ۷۲ غروب
.
.
.
.

میشود ۴۰ زیارت عاشورا خواند

میشود ۴۰ سوره ی فجر خواند

میشود ۴۰روز مراقبت کرد

میشود ۴۰ نماز اول وقت خواند

میشود ۴۰ نفر را عاشورایی نمود

میشود ۴۰ نغمه ی انتظار سر داد

میشود ۴۰ روز به احترام ارباب آب خنک نخورد

میشود ۴۰ روز به احترام گرسنگی کودکان سیر نخورد
.
.
.
.
.
و میشود مانند گذشته نیز گذراند

من یاعلی گفتم

پس شما هم یــــا علی بگین

یــــــــــاعـــــلی

ارسال شده در تاریخ : شنبه 14 شهريور 1394برچسب:, :: 15:4 :: توسط : am

شناخت امام زمان(ع) این است که امام زمان(ع) حجت است و اگر نباشد تمام عالم فروزان می شود، امام صادق(ع) هم می گوید : اگر ما نباشیم زمین اهلش را فرو می برد، اما ممکن است کسی امام باشد، مثل ابراهیم که در قرآن به او امام میگویند، اما نمی گوید اگر ابراهیم نباشد عالم فروزان می شود، منحصر به دوازده امام ، چهاده معصوم است چون آنها حجت خدا بر تمام خلقتند، خودشان هم می گویند، کسی را مصداق ما قرار ندهید پس معلوم شد حجت خدا به غیر از امام است. آنها نور خدا هستند، امام زمان(ع) یعنی این! 




ارسال شده در تاریخ : شنبه 14 شهريور 1394برچسب:, :: 11:6 :: توسط : am

دلی را نشکن شاید خانه خدا باشد،

کسی را تحقیر نکن شاید محبوب خدا باشد،

از کمکی دریغ مکن شاید کلید بهشت باشد.


ارسال شده در تاریخ : جمعه 6 شهريور 1394برچسب:, :: 15:54 :: توسط : am

دیازپامی به نام «بهار نارنج»

 

بهارنارنج,خواص بهارنارنج,خاصیت بهارنارنج

بهارنارنج نه تنها در تقویت معده و رفع تب بسیار موثر است و تپش نامنظم قلب، تشویش و اضطراب را از بین می‌برد، بلکه بسیاری از دست اندرکاران طب سنتی آن را برای کنترل تشنج‌ها و حمله قلبی هم توصیه می‌کنند. برخی خواص دیگر آن را در در ادامه بخوانید.
اگر مشکل کم‌خوابی یا بی‌خوابی دارید، پیش از خواب، مقداری عرق بهارنارنج یا چای آن را بنوشید.
برای درست کردن چای بهار نارنج، کافی است ۱۰ گرم از گل بهارنارنج را در دو لیوان آب‌جوش به‌مدت ۲۰ دقیقه بجوشانید، سپس آن را صاف کرده، ‌همراه یک قاشق سوپ‌خوری عسل میل کنید. با خوردن این چای، خواب خوش و آرامی خواهید داشت.
با توجه به نتایج به‌دست آمده از یک مطالعه، از بهار نارنج می‌توان به‌عنوان یک پیش داروی موثر جهت کاهش اضطراب بیماران قبل از عمل جراحی استفاده کرد. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر عرق بهار نارنج و دیازپام بر اضطراب بیماران قبل از عمل جراحی انجام شد.
در این مطالعه تعداد ۶۰ بیمار ۱۴ تا ۴۸ ساله مراجعه‌کننده جهت عمل جراحی، انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه ۳۰ نفره تقسیم شدند. ۲ ساعت قبل از عمل به گروه یک ۱۰۰ سی‌سی عرق بهار نارنج و به گروه ۲ محلول یک قرص ۵ میلی‌گرمی دیازپام در ۱۰۰ سی‌سی آب به صورت خوراکی داده شد.
میزان اضطراب موقعیتی، پس از مصرف دارو در هر دو گروه مصرف‌کننده بهار نارنج و دیازپام کاهش یافت.
اثرات درمانی مهم‌ترین خاصیت دارویی بهار نارنج تاثیر آن روی سیستم عصبی بدن است. بهار نارنج آرامش بخش و ضدهیجانات دستگاه عصبی است و سردردهای عصبی و می‌گرنی را کاهش می‌دهد.
بهارنارنج اشتهاآور و ضد سرفه است. برای نرم کردن پوست‌های خشک و جلوگیری از شکنندگی مویرگ‌ها استفاده می‌شود. درمان دردهای متوا‌تر شکمی، نفخ، اسپاسم، سوء‌هاضمه، فشارهای عصبی و ناراحتی‌های مربوط به هیجان و عاطفه نیز از موارد مصرف اسانس بهار نارنج هستند.
دم کرده گل بهارنارنج برای برطرف کردن قولنج‌های عصبی مفید است. از مخلوط آب کرفس و عرق بهار نارنج برای دفع سنگ‌های کلیه و مثانه و خرد کردن آن‌ها نیز استفاده می‌شود.




ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 مرداد 1394برچسب:, :: 17:10 :: توسط : am

 

قرآن ما را از وحشت زدایی نجات می دهد،

قرآن خواندن و قرائت و تلاوت و تدبر در قرآن

مونس در زندگی ما می باشد

در متون برای انس با قرآن دو معنا بیان شده است

یکی معنایی که برای انس با قرآن مطرح گردیده است

این است که انس در لغت به معنای بروز و ظهور است،

و کسی که در برابر این ظهور قرار گیرد

صاحب درک و احساس می شود

چنان چه خداوند فرمود:

و آنس من جانب الطور نارا؛

از جانب طور آتشی دید.»

بنابراین انیس و مونس، آن است

که در مقابل چیزی یا کسی حضور و ظهور

مستمر یا زیاد داشته باشد.

و دیگری اینکه این واژه انس در مقابل

نفرت و وحشت به کار می رود.

هدف از این نوشته یافتن راه هایی

برای ایجاد انس با قران کریم،

شرایط ایجاد آن، برکات و مراتب آن

و پیامدهای روحی و روانی انس با قرآن

را مورد توجه و تاکید قرار دهد.

 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 28 مرداد 1394برچسب:, :: 23:32 :: توسط : am

فضیلت و خواص سوره نوح

حضرت نوح علیه السلام

كسی كه به خدا ایمان دارد و كتابش را قرائت می كند قرائت سوره نوح را رها نكند. هر بنده ای كه با امید به پاداش الهی و شكیبایی در راه خدا سوره نوح را در نمازهای واجب و مستحب خود بخواند خداوند او را در خانه های نیكوكاران مسكن دهد و سه بهشت از بهشت هایش را به كرامت خود به او عطا می كند و با تعدادی زیادی از حوریان بهشتی تزویج نماید.


سوره نوح بعد از سوره نحل، در مكه و در سال 4 بعثت نازل شده است داراى 28 آیه مى‏باشد.

این سوره چنانکه از نامش پیداست سرگذشت نوح پیامبر را بیان می‌کند در سوره‌های متعددی از قرآن مجید به سرگذشت این پیامبر بزرگ اشاره شده از جمله سوره‌های «شعرا»، «مؤمنون»، «اعراف»، «انبیا» و از هـمه مشروحتر در سوره «هود» آمده ولی آنچه در سوره نوح آمده قـسمت خاصی از زندگی اوست که در جائی دیگر به این سبک نیامده‌ است و این قسمت مربوط به دعوت مستمر و پی گیر او به سوی توحید و کیفیت و عناصر این دعوت است.

بـا تـوجـه بـه ایـن که این سوره در مکه نازل شده و پیامبر و مسلمانان اندک آن زمان در شرائطی مشابه شرائط زمان نوح و یارانش قرار داشتند مسائل زیادی را به آن ها می‌آموزد.

به آنها یاد می‌دهد که چگونه از طریق استدلال منطقی توام با محبت و دلسوزی کامل دشمنان را تبلیغ کنند. به آنها می‌آموزد که هرگز در طریق دعوت به سوی خدا خسته نشوند.

به آنها می‌آموزد که در یک دست وسائل تشویق و در دست دیگر عوامل انذار را داشته باشند, و از هر دو در طریق دعوت بهره گیرند.

آیـات آخر این سوره هشداری است برای مشرکان لجوج که اگر در برابر حق تسلیم نشوند و به فرمان خدا گردن ننهند عاقبت دردناکی در پیش دارند. بـه تـعبیر دیگر این سوره ترسیمی است از بیان مبارزه دائمی طرفداران حق و باطل و برنامه‌هایی که طرفداران حق در مسیر خود باید به کار بندند.

در خواص و آثار این سوره مباركه از امام صادق علیه السلام روایت است: هر كس سوره نوح را قرائت نماید اگر در بند و اسارت یا زندان باشد راه برون شدنش آسان می شود و اگر برای سفر باشد در گشایش و بهره وری برای او باز می شود تا اینكه به خانه اش بازگردد

فضیلت سوره نوح :

رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم در فضیلت این سوره فرموده اند: هر كس سوره نوح را قرائت كند از مؤمنانی است كه دعای حضرت نوح علیه السلام شامل حال او می شود.1 و دعا چنین است: «پروردگارا! بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنی كه در سرایم درآید و بر مردان و زنان باایمان ببخشای و بر هلاكت ستمگران بیفزای» 2

از امام جعفر صادق علیه السلام نیز نقل شده است: هر كس كه به خدا ایمان دارد و كتابش را قرائت می كند قرائت سوره نوح را رها نكند. هر بنده ای كه با امید به پاداش الهی و شكیبایی در راه خدا سوره نوح را در نمازهای واجب و مستحب خود بخواند خداوند او را در خانه های نیكوكاران مسكن دهد و سه بهشت از بهشت هایش را به كرامت خود به او عطا می كند و با تعدادی زیادی از حوریان بهشتی تزویج نماید. 3

 

آثار و بركات سوره

1) رهایی از اسارت

قرآن

در خواص و آثار این سوره مباركه از امام صادق علیه السلام روایت است: هر كس سوره نوح را قرائت نماید اگر در بند و اسارت یا زندان باشد راه برون شدنش آسان می شود و اگر برای سفر باشد در گشایش و بهره وری برای او باز می شود تا اینكه به خانه اش بازگردد.4

 2) بهبود وضعیت مالی

امام جواد علیه السلام نیز به یكی از یارانشان فرمودند تا برای رفع بدی حال و سختی وضعیت مالی بر قرائت این سوره مداومت نماید. 5

3) برآورده شدن حاجات

از مرحوم کفعمی در مصباح نقل شده است هر كس که بر قرائت سوره نوح مداومت ورزد و شب و روز آن را بخواند و انگاه در پی حاجتی روان شود حاجتش برآورده می شود.6

امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: هر كس بر قرائت سوره نوح مداومت كند پیش از مردن جایگاه خود را در بهشت خواهد دید و اگر هنگام طلب حاجتی خوانده شود به اذن خداوند حاجتش برآورده می شود.7

4) جهت فرزند دار شدن

از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است: كه مردی از كمی فرزند به امام شكوه نمود. امام به ایشان فرمود: سه روز بعد از نماز عشا و صبح این كارها را انجام دهد:

70 مرتبه  سبحان الله،

70 مرتبه استغفرالله،

و این اذكار را ختم كند به آیات 12-10 سوره نوح. و در شب سوم با همسرت تماس برقرار كن خداوند به تو فرزندی عنایت خواهد كرد. 8

امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: هر كس بر قرائت سوره نوح مداومت كند پیش از مردن جایگاه خود را در بهشت خواهد دید و اگر هنگام طلب حاجتی خوانده شود به اذن خداوند حاجتش برآورده می شود

ختم سوره  نوح و مزمل برای رفع هم و غم

برای رفع همّ و غم؛ سوره نوح در هر روز ، آثار لطیفی در روح انسان می گذرد.

در روایت دارد:  «همّ الساعة  هرم سنه» یک ساعت غم خوردن مساوی است با یک سال پیر شدن.

مداومت به تلاوت این سوره هم و غم های انسان را از بین می برد چه نسبت به گذشته و چه آینده و باعث می شود روح لطیف تر و تفکرات انسان زلال تر گردد.

همچنین هر روز سوره مزمل را خواندن برای انسان باعث ثروت و دولت می شود و گرفتاری ها و فقر و سختی های دنیوی و اخروی را از انسان برمی دارد و هم و غمّش را از بین می برد. 9

 


پی نوشت ها:

(1) مجمع البیان، ج10، ص130

(2) نوح، آیه 28

(3) ثواب الاعمال، ص120

4) مستدرک الوسائل، ج8، ص246

(5) الکافی، ج5، ص316

(6) المصباح کفعمی، ص459

(7) تفسیرالبرهان، ج5، ص495

(8) طب الائمه، ص130

(9) ثواب الاعمال شیخ صدوق


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 20 مرداد 1394برچسب:, :: 20:54 :: توسط : am
درباره وبلاگ
سفارشی از امیر ملک کلام علی (علیه السلام): شیعیان ما کسانی باشند که برای ولایت ما، به یکدیگر بخشش کنند و در راه دوستی ما به یکدیگر دوستی نمایند و برای زنده کردن امر و گفتار ما به دیدار هم بروند اگر خشم کنند ستم نکنند و چون راضی شوند اسراف نورزند;سبب برکت همسایگانند و با معاشرین خود صلح و صفا دارند. منابع: اصول کافی جلد 3.صفحه 333.
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: